یک:
صحنه تیره است.مثلا سرمه ای.آبی خیلی خیلی تیره.با یک نور زرد،شبیه به چراغ خواب روشن میشود و بعد خاموش.فاصله زمانی هر روشنی تا خاموشی پشت سرش 3 ثانیه است ولی فاصله زمانی هر خاموشی تا روشنی پشت سرش 5 ثانیه.همانطور که به نظر می آید تاریکی نقش غالب تری دارد.
روشنی سه ثانیه ای بر دختری سفید پوش که وسط صحنه به وسیله ی رنگ پردازی پشت صحنه آبیِ مرده می نماید مسلط است.دختر بر زمین نشسته.دامن لباس خواب طور لباسش بهم ریخته و مچاله شکل دورش پراکنده شده و خودش با تمام قدرت زانو بغل گرفته است و چانه روی دره ی میان دو زانو گذاشته و با صدای نفس کشیدن منقطعی به شدت می لرزد.
آخرین روشنایی 7 ثانیه طول میکشد.زمانی برای اینکه دختر چانه از روی دره ی میان زانوهایش بردارد و به جمعیت نگاه کند.شاید توی چشم تک تکشان.بی آنکه سرش دیگر تکان بخورد و در آنِ آخر ثانیه ی هفتم دختر از ته گلو جیغ میکشد و همه جا تاریک میشود.تاریک تر از تمامی 5 ثانیه های تاریکی گذشته.
:)