3و4و5

بیشتر از اون حدی که قرار بوده توش پیش رفتم.بیشتر از اون حدی که قرار بوده دارم توش دست و پا میزنم.انکارش میکنم.ولی هست.مطمئنم که هست.حداقل به یک نوعی از بیچارگیه که شیطنت کودکانه یمن و دست زدن بهش خرابش کرده.لذت خواهی بیش از حد زمانی من از بین بردتش و این بدترین کاری بود که میتونستم با بهترین چیز زندگیم بکنم اینکه اینجوری بذارم خودش خودشو ازم بگیره.


یحتمل باید هر چیزیو چند برابرش کنم.مقدار قبل دیگه جواب نمیده.من ننر شدم.آره.من خیلی ننر شدم

نظرات 1 + ارسال نظر
یاسمین شنبه 22 اسفند 1394 ساعت 06:33

چته؟نگران چی هی؟

یادم نمیاد اون موقع نگران چی بودم :)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.