از تمام سیندرلایی فقط پامه که کوچیکه

برای کنکور درس خوندن به نحو بدی خسته کننده شده امروز برام.با اینکه وقت زیادی تو دست و بالم دارم بیش از حد بلدم تلفش کنم.صرف منتظر بودن میکنم.منتظر نگین بودن منتظر تلگرام بودن منتظر اس ام اس بودن منتظر فلان فیلم بودن و این به نحو چندش آوری مزخرفه و خسته کننده.تاریخ ادبیاتو خوندم.نه البته تماما.یه روخوانی ساده این حرفا رو نداره.چیزی که برای تاریخ ادبیات الان زورم میاد اینه که مجبورم ده برابر سخت ترش رو یه ور دیگه برای یک سوال که ممکنه بیاد ممکنه نیاد حفظ کنم و اون ور واقعا مجبورم چون ممکنه تمام بخت و سرنوشت من بسته باشه به همون تکه  اسم لعنتی.البته اغراق کردم.ممکنه بیشتر از یه سوال ازش بیاد ولی خب مهم تر و سخت تر از تاریخ ادبیات کوفتیه.

به خانم ساکی اس ام اس دادم و بابت تدریسش تشکر کردم.اینکه زبان فارسی جزو نقاط عذاداریم برای کنکور نیست رو مدیونم بهش.حتی اون بخش از تاریخ ادبیات که یادمه رو هم مدیونم بهش.حالا چرا دارم اینا رو تعریف میکنم؟

چون بهتر از درس خوندنه برام.ولی خب...همینم داره خسته م میکنه.زیاد.بسه.برم پیش خلاقیت تصویری

نه...بذار یکم بمونم...

به اتاقم که نگاه میکنم غصه م میگیره.بهم ریختگی غیر جذابش عصبی کننده ست.کاش الان اون دامنی که مامانم قراره برام بدوزه آماده بود.کاش دستم این همه مو نداشت.کاش این بند تسبیح اینقدر تو دست و پام نبود.کاش تمیز بودم.کاش الان یزد بودم وسط پارک آزادگان و پام تو اون حوضه بود.کاش هنوزم مثل اون موقع مرغابی بودم.

هیس...چیزی نیست.حداقلش اینکه محسن پناهی هنوزم تو واتس آپ به من پی ام میده و هنوز نفهمیده که دانشجوی دانشگاه شیراز نیستم.حداقلش اینکه بالش نگین تو اتاقمه و به نحو جذابی رنگش به رنگ پتو مسافرتی ای که تو دبیرستان کادو گرفتمو شبا روم میندازم میاد.ساعت دوازده که بشه منم تغییر شکل میدم به همونی که شاید دلم بخواد در آینده باشم.نمیگم چی.نمیتونم بگم.ولی میشم همون.دوازده نشد،دوازده و نیم.نه.اصلا همون دوازده.سیندرلا طوره.

نظرات 1 + ارسال نظر
divane چهارشنبه 29 اردیبهشت 1395 ساعت 23:35 http://divane.blogfa.com

محسن پناهی نمیدونه منم دانشگاه شیراز نیستم و امیدوارم هیچوقت نفهمه تنها بدیه جلسه هایی که تو دانشگاه شیراز میرم (تنها نقاط روشن این 2سال زندگی)اینه که همش حس میکنم دارم همه رو گول میزنم با این نگفتن اینکه من دانشجو اینجا نیستم.

:)))
منم دوست داشتم که میتونستم و میرفتم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.